" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> مرده دلانند به روی زمین.. - خاطرات قصر فیروزه 1 قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
منوی اصلی
مطالب پیشین
لینک دوستان

ویرایش
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید دیروز : 29
  • کل بازدید : 176718
  • تعداد کل یاد داشت ها : 114
  • آخرین بازدید : 103/2/18    ساعت : 12:18 ص
ارسال شده در شنبه 92/4/15 ساعت 3:37 ع نویسنده : تربت

بهلول وارد خرابه ای شد کنار خرابه مدفوع بود بهلول قدری با مدفوع ها  

و نجاسات حرف زد بعد عبایش را روی آنها کشید و بیرون آمد از او پرسیدند

چه کردی؟

گفت:به مدفوع ها گفتم یک سوال می کنم اگر خوب جواب دادید عبایم را به شما 

جایزه می دهم  آنها خوب جواب دادندلذا من هم عبایم را به آنها جایزه دادم

پرسیدند چه سوالی کردی؟

گفت:از آنها پرسیدم  شما غذاها و می وه ای خوشمزه ای بودید

چه شد که به این وضع  و به این بد بوئی و تعفن افتادید

آنها گفتند:مدتی با انسانها نشستیم این نتیجه همنشینی با انسانهاست.

شخصی رفته بود در قبرستان زندگی می کرد علتش را از او پرسیدند گفت:

مرده دلانند به رو زمین......بهر چه با مرده شوم همنشین

...




مطلب بعدی : قابل توجه خانمای ایرانی...       




پشتیبانی